وبلاگ و وبلاگ نویسی
درود
نکته مهم: صاحبان وبلاگها و وبسایتهایی که به قول سایت وبگو، دارای وجدان هستند، نیش و کنایهای متوجهشان نخواهد بود!
در این مطلب چند نکته شخصی را در این باره مینویسم که امیدوارم مورد توجه واقع شود...
عکس: http://www.relationbest.com
1- تو را به خدا صفحه وبلاگ را سیاه و متون را ریز و سفید نکنید! این بدترین ظلمیست که به چشمان مخاطب وارد میکنید! ممکن است گاهی قالبی مشکی بیشتر به کارتان بیاید یا اینکه ظاهر قالب و وبلاگ با رنگ مشکی کمی (از نظر شما) جذابتر باشد. اما باور کنید هیچ مخاطبی (هیچ مخاطبی) از اینکه مطالب یک وبلاگ که با مشکی رنگ شده و متون ریز و سفیدی هم دارد شما را دعا به خیر نخواهد کرد! به شخصه هر وقت به همچین وبلاگهایی بر بخورم تذکر میدهم!
2- به ظاهر و قشنگی و رنگهای شاد اهمیت میدهید؟ بسیار عالی است. اما فکر کاربر هم باشید. اینکه مخاطب در هنگام مطالعه متون هی مجبور باشد رقص نور را تماشا کند، یا حروف درشت و رنگی توی ذوقش بزند هیچوقت نکته مثبتی برای وبلاگ نیست. استفاده از تصاویر و رنگهای زیبا و شاد به اندازه باعث جذابیت بیشتر و همچنین رضایتمندی مخاطب شما خواهد شد.
3- کاربران اینترنت معمولاً به پای هر مطلبی نظرات گوناگون ارسال نمیکنند. برای سوال، جواب یا فقط گاهی اوقات برای نشان دادن رضایتمندی (و شاید نارضایتی) گاه گداری نظری را وارد میکنند. پس اینهمه در ثبت نظر و جذب نظر نکوشیم! متاسفانه وبلاگداران برای دریافت نظر گاهی به التماس هم میرسند. بازدید و ثبت نظر به این روش هیچ فایدهای نخواهد داشت. نظرات زورکی ندهید. خودتان هم نظرات زورکی دریافت نکنید.
4- نکته بعد هم درباره نظرات. اما این بار بر خلاف قبلی. وقتی مخاطبی برای شما نظری ارسال کرده (بدون اینکه شما آن را التماس کرده باشید) به دقت آن را خوانده و جوابی کامل به آن بدهید. اینکه کسی وقتش را صرف بازدید وبلاگ شما کرده، و نظر خودش را هم گذاشته است، باید برایتان ارزشمند باشد. نشانه احترام و ادب است که نظر آن کاربر را به خوبی پاسخ داده یا حداقل از او تشکری بابت صرف وقتش بکنید.
5- تبلیغ وبلاگ را هم فراموش نکنید. (کاملا با التماس کردن تفاوت دارد) پیش وبلاگنویسان دیگر، در سایتها و انجمنها و همچنین در شبکههای مجازی به نشر مطالب وبلاگ و یا معرفی وبلاگ بپردازید. این روش بهترین روش برای جذب مخاطب (چنانچه وبلاگی دارای محتوا داشته باشیم) خواهد بود. حتی در وبسایت یا وبلاگهایی به عنوان نویسنده مهمان، به نشر مطالب خود بپردازید. این باعث دیده شدن بهتر شما خواهد بود.
6- نکته مهم بعدی، که باید اول نوشته میشد بحث محتواست. تا حالا شده هر عبارتی، مثلا کاروانسراهای کرمان را جستجو کنید؟ نتایج جستجو چگونه بودند؟ چند وبلاگ را دیدید که نوشتهها و مطالب آنها درباره موضوع جستجو شده با هم تفاوت داشته باشد؟ بی شک مشاهده کردهاید که گاهی ده سایت و صفحه را هم باز میکنیم اما در همه آنها مطلب تکراری، کوتاه و بی ارزش نوشته شده است. دلیلش هم کاملا مشخص است. کپی و پیست! تحقیق و مطالعه در ایجاد محتوا متاسفانه به شدت کم دیده میشود. ایجاد محتوا کار سختیست. بی شک کار سختیست (که اگر نبود همه حرفهای بودیم و بی نیاز از بقیه) چه خوب است که وقتی به مطلبی جامع برخورد کنیم، آن را مطالعه کنیم، بفهمیم و سپس دیدگاه خودمان را درباره آن بنویسیم. منبع و نویسنده را هم ذکر کنیم. اینکه عین آن مطلب را انتخاب کنیم و در وبلاگ بچسبانیم هیچ امتیازی به ما نخواهد داد. حداقل در مواردی که مجبور یا ملزم به این کار هستیم از نشر و درج منبع و لینک دادن به آن غافل نشویم. که نویسنده مطلب وقت و فکر خود را صرف تحریر آن کرده و بابت حرمت به آن هم که شده منبع را ذکر کنیم.
7- به شخصه وقتی وارد صفحه وبلاگی با تبلیغات زیاد میشوم در اولین فرصت آنجا را ترک و بعد نفسی به راحتی میکشم. تبلیغاتی که هی این طرف و آنطرف برایمان چشمک میزنند نوع دیگری از مخاطب گریزی است. کسب درآمد و اقدام به ایجاد بنرهای تبلیغی یک هنر است. یک راه برای بیشتر نشان داده شدن. اما اینکه از آنها بیش از اندازه استفاده کنیم به وبلاگ خود ضربه زدیم. کما اینکه این در نظر گوگل و موتورهای جستجو و رباتهایشان یک نکته منفی است.
8- سلااااااام به وبلاگم خوش اومدی... نظر یادت نره ها...
دوستان زیادی دارم که با ورود به وبلاگشان یک پیغام رو پیش رو میگذارند تا به استقبال مخاطب بیایند. این روشی بسیار مودبانه برای پیشواز دوست یا کاربریست که به وبلاگ شما سر زده است. اما این روش مودبانه، بسیار تا بسیار روش غلطیست. میتوانیم به جای یک پنجره مزاحم که گاهی روی اعصاب کاربر هم رژه میرود از روشهای دیگری برای خیر مقدم به بیننده استفاده کنیم. از پیغام در قسمتهای دیگر، یا ایجاد محتوای خوب و کامل. بارها حین تحریر متن و نوشتهها این پنجرههای کوچک کارم را مختل کردهاند. بدون تردید شما هم چنین تجربهای داشتهاید. اصلا بیایید فکر کنیم، شما چند سایت خوب و کامل میشناسید؟ سایتهایی جامع و پر محتوا در ایران کم نیستند. آنها که به زبان انگلیسی تسلط دارند هم سایتهای زیادی را میشناسند که به کاربر محتوا ارائه میکنند. ما همیشه به این سایتها سر میزنیم. اما بیایید ببینیم چه تعداد از این سایتها (و وبلاگها) با این پنجرههای کوچک روی اعصابمان میروند؟ چند سایت خوب میشناسید که با ورود شما، به شما پیغام تبریک یا خوش آمدگویی نشان دهد؟ حتی گاهی نامتان را بپرسد؟ بی شک ندیدهایم یا به شدت کم و انگشت شمار.
9- وقتی وارد وبلاگ میشویم، یک دفعه کلی برف و قلب به سر و صورتمان میبارد. کلی حروف و متن کنار اشاره گر ماوس رژه میروند و تمرکز و حواسمان را مشغول میکنند. تصاویری پر زرق و برق به پیشوازمان میآیند و در این بین یک آهنگ با سلیقه مدیر وبلاگ هم در گوشمان میخواند. خب، اینها برای مخاطب واجب است؟ اصلا بودنشان الزامیست؟ باعث اعصاب خردی کاربر نمیشود؟ بی شک کاربران این وبلاگ همه دوستان آن شخصند و یا آمدهاند زورکی نظر بگذارند. هیچکس از این همه شلوغ کاری خوشش نمیآید. هیچکس. خودمان را گول نزنیم. حتی صاحب همین وبلاگ وقتی به وبلاگی با این مشخصات سر میزند شاید از آن خوشش نیاید! اینجا هم کمی فکر کنیم که چند سایت خوب و مفید میشناسیم که این روشها را به کار ببرند؟
واقعیت همین است. سلیقه خودمان را به مخاطب تحمیل نکنیم. کاربر آمده از محتوای ما استفاده کند نه از رقص نور!
10- نکته دیگر (که البته ضعف یک وبلاگ محسوب نمیشود) مربوط به محدودیتهایی است که مدیر وبلاگ برای ما در نظر گرفته است. مثل جلوگیری از انتخاب متن، جلوگیری از کپی متن، جلوگیری از دزیدن محتوا و تصاویر و... که به دلیل وجود سارقان مطلب، گاهی ناگزیر به استفاده از آن میشوند.
اینها روشهایی است که خیلی از کاربران، برای دفاع از نوشتهها و مطالبی که برایشان زحمت کشیدهاند، به آن متوسل میشوند. واقعیت این است که این روشها برای کاربرانی متوسط دیگر بازدارنده نیست. فقط کاربران به شدت مبتدی هستند که با برخورد به این محدودیتها راه دور زدن آن را نمیدانند. پس زحمت بیخودی نکشیم و این محدودیتها را زیاد اعمال نکنیم. چه آنکه کسی که دزد باشد، دزدی خودش را انجام خواهد داد. برای کمک به مطالب خود، میتوانیم روی تصاویر آدرس یا لوگوی خودمان را درج کنیم. در این صورت احتمال دزیده شدن مطالب و تصاویرمان کمی کمتر خواهد بود. اما باز هم سدی در برابر آدمهای بی وجدان نیست. آدمی که تربیتش در حد ... باشد هر نوع دزدی انجام میدهد. حال میخواهد شما کلیک راستش را قفل کنید یا قسمش بدهید. پدر و مادر داشتن مهمترین نکتهی زندگی است!!!!
اما چگونه بفهمیم مطالبمان را چه کسانی میدزدند؟ این متنی است از سایت وبگو در همین موضوع: (البته درباره وبلاگ و وبسایتهای مفید و جامع)
پی بردن به اینکه چه کسانی مطالب وبلاگ یا سایت شما را کپی میکنند ممکن است در برخی مواقع کاری دشوار باشد، البته برعکس خیلی از موارد، در اینجا هر چه این کار دشوارتر باشد بهتر است، چون که کپی غیر مجاز توسط وبلاگها و سایتهای کوچک، معمولا نمیتواند مسئله بزرگی برای یک وبلاگ یا سایت حرفهای محسوب شود، مشکل زمانی است که یک وبلاگ یا سایت رقیب یا با شهرت کاذب، بدون توجه به زحمات یک وبلاگ نوپا اما قوی از لحاظ محتوا، دست به دزدی ناجوانمردانه محتوای آن میزند، در اینجاست که ممکن است به فرض در موتورهای جستجو، مطلبی که به نام شما است و خود، آن را برای اولین بار در وب منتشر کردهاید، به کام وبلاگ یا سایتی دیگر تمام شود، مثلا جستجوی عبارتی که در مطلب شماست منتهی به نمایش وبلاگ سارق مطالب شما شود، لذا یکی از روشهای پی بردن به اینکه چه کسی مطالب وبلاگ را کپی میکند، استفاده از موتورهای جستجو است، یک روش دیگر نیز وجود دارد که البته لااقل کاراییاش برای وبلاگهای فارسی زبان اثبات نشده است و آن استفاده از سایتهای پیدا کننده مطالب مشابه است، به فرض شما لینکی را در فیلد تعیین شده در این سایتها درج میکنید و سایت مربوطه با جستجو در وب و صفحات ذخیره شده خود، مطالب مشابه با مطلب شما را نشان میدهد.
یکی از معروفترین ها در این زمینه وبسایت www.copyscape.com است.
به نقل از سایت وبگو، در صورتی که به وبلاگ یا وبسایتی برخوردید که مطالب شما را بدون اجازه انتشار داده بود، میتوانید در گوگل از آن شکایت کنید! این هم متن این سایت درباره شکایت از سارقان محتوا:
یکی دیگر از روش هایی که می توان با آن از مطالب وبلاگ محافظت کرد، شکایت از وبلاگها یا سایتهای خاطی است، این شکایت هم میتواند تقریبا از سه طریق صورت گیرد، روش اول تماس با مدیر وبلاگ یا سایت مربوطه و اعلام نقض قوانین مربوط به حقوق مولف مطلب است، شاید تصور کنید این روش جوابگو نیست، البته تا حدود زیادی حق با شماست، اما توجه داشته باشید که همیشه افراد از روی عمد، مطالب شما را بدون ذکر منبع و لینک، کپی نمیکنند. برخی به دلایل مختلف از جمله ناآگاهی، عجله در کار و... بدون سوء نیت و سهوا مرتکب این خطا میشوند، بنابراین تماس با اینگونه افراد قطعا نتیجه خواهد داد. اما برای دسته دوم که از روی عمد مطالب شما را میدزدند، یا باید از طریق سرویسدهنده آنها اقدام کنید یا اینکه از این فراتر رفته و به موتور جستجوی گوگل نقض قوانین کپیبرداری را گزارش دهید، در بیشتر موارد اگر واقعا حق با شما باشد، پس از مدتی گوگل آن وبلاگ یا سایت را تنبیه خواهد کرد! چون خوشبختانه این شرکت تاکید زیادی بر جلوگیری از ایجاد محتوای تکراری و کپی شده دارد؛ با مراجعه به آدرس زیر می توانید از طریق گوگل شکایت خود را پیگیری کنید.
تماس با گوگل:
http://www.google.com/intl/en/contact
شکایت و بررسی تخلفات:
http://www.google.com/support/bin/static.py?page=ts.cs&ts=1114905&hl=en

11- طراح و سازنده یک سایت مثل همه انسانهای دیگر دارای سلایق شخصی خودش است. طراحی موفقتر از کار در می آید که سلیقه جمع را بسنجد. وقتی یک طراح سایتی را کاملا با سلیقه خودش طراحی کند، چند درصد از کاربران وارد شده از آن بیزار میشوند؟ یک طراح حرفه ای هیچگاه نظر و سلیقه اش را تحمیل نمیکند. حتی یک طراح برای خوب بودن لازم است که سلیقه خودش را هم کمی فاکتور بگیرد. سایت ساخته شده باید رضایت کاربر و مخاطب را جلب کند نه اینکه فقط طراح از آن خوشش بیاید. برای همین است که طراحی کار سختیست! راضی نگه داشتن همه کاریست بس دشوار و شاید ناممکن.
خب، وبلاگ نویسان هم باید این نکات را رعایت کنند. انتخاب قالب، انتخاب تصاویر، اعمال سلایق و... هر عمل دیگری در وبلاگ نباید فقط به مذاق نویسنده و مدیر خوش بیاید. یک قلب عاشقانه باب میل همه نیست!
12- نکته آخر اینکه ، به هم احترام بگذاریم...
پ.ن
این مطلب و کنایهها مربوط به کسانی است که به حقوق مردم احترام نمیگذارند. در وبلاگ شخصی آقای شیرازی (بلاگفا) مطلبی درباره اشتباهات وبلاگ نویسان خواندم و بعد هم در سایت وبگو به مطلبی دیگر. همین انگیزهای شد که دلمشغولگیهای خودم رو بنویسم.
نکتهای که نباید از یاد ببریم این است که نوشتن این مطالب منکر عیبهای نویسنده نیست! خود من بارها همین اشتباهات را تکرار کردم یا میکنم. (غیر از کپی کردن بدون لینک به منبع! چونکه خانوادهام یادم دادهاند دزد نباشم) و برای رسیدن به یک وبلاگ خوب به زمانی بسیار تا بسیار زیاد نیاز دارم! اما دلیل خوبی نیست که اشتباهات رو ذکر نکنم. وبلاگ نویسی جذاب است و پر هیجان! اما اشتباهات ما نویسندهها هم به همان مقدار زیاد است و پر ایراد. هر چقدر در راه یافتن عیب خودمان بگردیم و در پی رفعش بکوشیم باز هم کم است.
نکته بعد اینکه آن دسته از وبلاگها که به منظور گذران وقت، یا فقط برای نوشتن خاطرات یا ذکر دلمشغولگی های نویسنده ساخته شدهاند شاید مواردی از این مطلب به آنها وارد نباشد. زیرا آنها وبلاگ را نساختهاند که خدمات ارائه کنند. (مثل خودم!)
این نوشته شاید منبعی هم نداشته باشد. چون همانطور که ذکر شد، فقط نوشتههای شخصی است، با برداشت قسمتی از نوشتههای وبگو، و البته الهام از نوشته های آقای شیرازی (که در انجمن وبلاگ نویسان خواندم)